مروارید اندیشه کمیجان

این وبلاگ تصمیم دارد با بنیه کارشناسی و کمک مجموعه ای از کارشناسان خبره و اندیشمندان، توانمندیهای ویژه و منحصر به فرد را با بیان علمی و کارشناسی در حوزه شهرستان کمیجان به تصویر کشیده و منعکس نماید.

مروارید اندیشه کمیجان

این وبلاگ تصمیم دارد با بنیه کارشناسی و کمک مجموعه ای از کارشناسان خبره و اندیشمندان، توانمندیهای ویژه و منحصر به فرد را با بیان علمی و کارشناسی در حوزه شهرستان کمیجان به تصویر کشیده و منعکس نماید.

 محدوده دو شهر میلاجرد و کمیجان آخرین نقطه در  فرایند بلند مدت خشک شدن اقیانوس تتیس:

          طی میلیونها سال اقیانوس تتیس به دریا و سپس به دریاچه ای محصور بین کوههای شمال(وفس و قلنجه)،جنوب(ارجناوند)،شرق(زنجیران وروشنایی و سمقاور) وغرب(الوند-همدان) وعمدتا" در شهرستان کمیجان تبدیل میگردد که تشکیل لایه های رسوبی دیواره جنوبی کوههای قلنجه به سمت کمیجان و تپه ماهورهای سمت شمال  روستای وفس و مسیلها و آبراهه ها ی فرسایشی دلالت بر این موضوع دارد .از سوی دیگر گود بودن منطقه کمیجان،میلاجرد،آقچه کهریز،نهرپشته،سوران ،محمود آباد،عاصم آباد،خسروبیگ و فامرین  حاکی آنست که در جریان زوال این دریاچه آخرین نقطه ایکه این دریاچه آخرین نفسهای حیات خود را میکشید سر انجام با خشک شدن محدوده کمیجان و میلاجرد به پایان میرسد.

         از طرفی دانه  بندیهای بافت خاک از ارتفاعات بسمت مناطق هموار از درشت به ریز نهایتا بصورت خاک رس ته نشین و سازمان یافته و آخرین آبراهه ها از کمیجان و میلاجرد بصورت خروجی حوزه آبخیز  از طریق قره جای به خارج آن جریان میابد.

                منطقه ای وسیع به مساحت ده ها کیلومتر مربع با رگه و لایه ای از خاک سفید تر از گچ متشکل آز آهک و کلسیم  در جنوب شهر کمیجان و شمال روستای آقچه کهریز نشان از تجمع و انباشته شدن صدفها و استخوانهای آبزیان نابود شده در جریان زوال این اقیانوس دارد.

            اینجانب امید وارم که با کمک تیم کارشناسی و متخصصین خبره، پرده از قسمتی اندک از رازها و ویژگیهای منحصر به فرد و توانمندیهای  نقطه نقطه این شهرستان برداشته باشم

آداب و رسوم ویژه کمیجان در سیزده بدر :

آداب و رسوم ویژه کمیجان در سیزده بدر :

مقدمه:علاوه بر آداب و رسوم مشترک و عمومی و ملی مانند رفتن به دامن طبیعت،گره زدن سبزی ،انجام عملیات نمایشی واجرای مسابقات ورزشهای سنتی،تاب بازی ،شاهنامه خوانی و داستان سرایی،چند رسم نیز ویژه و خاص در بین مردم کمیجان از گذشته های دور نسل در نسل اجرا میشود که در جای خودقابل توجه و تامل کارشناسان و اندیشمندان عرصه علوم اجتماعی  و جامعه شناسی و فرهنگ فلکورلیک میباشد،که مواردی  از آنها بصورت گذرا مورد اشاره قرار میگیرد.

-رها کردن حیوانات وحشی به دامن طبیعت:در زمستان‌های سردو سخت که تمام سطح زمین ماه‌ها از برف پوشیده می شد آهوان از شدت سرما و گرسنگی به بعضی خانه ها پناه می آوردند و دامداران آهوان را طول زمستان در میان گله و رمه خود در اصطبل نگهداری میکردند و پس از پایان دوره سرما و آب شدن برفها و سر از خاک در آوردن گیاهان طی مراسمی در روز سیزده بدر به دشت و صحرا می آوردند و در دامن طبیعت رها میکردند.

    یادم نمی رود در یکی از این زمستان‌ها سال۱۳۴۷یا ۱۳۴۸ در باغ  خانه(در منتهی الیه- در ضلع جنوبی کمیجان -خانه مان در داخل باغ است و در حال حاضر نیز همان جاست و همان باغ وجود دارد) که پوشیده از برف واز وسط آن نیز جوی آب عبور میکرد،صبح برای شستن دست و صورتم لب جوی آب رفته بودم، خرگوشی را دیدم که در توده برف فرو رفته و گیر افتاده بود ،خر گوش را از میان انبوه برف در آوردم و در اصطبل میان دامها رها کردم  و غروب همانروز از درب خانه برای رفتن به سر قنات برای آوردن آب مورد نیاز شرب خارج میشدم که با باز شدن درب حیاط آهویی بی‌درنگ به حیاط خانه وار د شد و آن را نیز به میان دامها بردم ودرصبح روز بعدنیز موقع شستن دست   صورت به کنار جوی آب  در باغ ر فتم که دیدم آب قنات آنروز قطع بود و در آب باقیمانده در جوب که یخ زده بود در زیر لایه ضخیم یخ تعدادی ماهی و لاک پشتی محبوس شده بودند که با شکستن یخ  ،لاک‌پشت و ماهی‌ها را به خانه آوردم که لاک پشت را به میا ن ‌دامها و ماهیان را با آب در ظرف مخصوص ریختم.

  از آهو و خرگوش ولاک پشت وماهیها طول زمستان را  مواظبت کردیم و روز سیزده بدر آنها را به دشت و ماهیان را به آب قنات  سپردیم.

آهو و خر گوش و لاک پشت را که رها کردیم از آنجا که دست آموز شده بودند چند قدم می‌رفتند و توقف میکردند وبه ما نگاه می‌کردند، به هر حال با سختی از جمع ما فاصله گرفتند و دور شدند ،برای ما هم دل کندن از آنها دشوار بود.

-انداختن سنگ ریزه در قنات حسن آباد:یکی از رسومات دیرینه مردم کمیجان در روز 13 بدر انداختن یکعدد سنگ ریزه در آب قنات حسن آبادکه در ناحیه شمالی این شهر قرار دارد میباشد .اینکاردر هر سال توسط مردم در پایان مراسم باستانی 13 بدر قبل از برگشتن به منزل انجام میشود که بر اساس آن مردم بر این باورند که همه مشکلات، سختیها،ناراحتیها،کینه هاو کدورتها را از خود دور کرده و یا آن سنگ ریزه به داخل آب میاندازند تا آب پاک زلال همه بدیها را با خود بشوید و ببرد و به روشنایی و شفافیت تبدیل کند.

-قاچاقان:از رسمهای دیگر مردم شهر کمیجان رفتن به محل دویدن-دویدنگاه-میدان دو-پیست دو سنتی میباشد که به آن در زبان محلی قاچاقانا گیدمک میگویند.این رسم در زمین دایره ای گود  بشعاع سی چهل متری مانند پیست دوچرخه سواری که از محیط دایره به سمت مرکز دارای شیب تقریبا 30 درجه میباشد-در منطقه بووس یوله(راه مالرو قدیمی کمیجان- وفس) جنوب غربی اراضی زیر دست قنات حسن اباد که اکنون به منطقه مسکونی تبدیل شده است -قبل از انداختن سنگ به آب صورت میگرفت.و منظور از اجرای آن ایجاد تحرک ،نشاط و طراوت دسته جمعی در طول سال جدید میباشد. اجرای آن نیزبه اینصورت است که مردان و پسران بطور دسته جمعی بیست سی دور یصورت دویدن محیط شیبدار دایره را دور میزنند . 

این وبلاگ تصمیم دارد با بنیه کارشناسی  و کمک  مجموعه ای از کارشناسان خبره و اندیشمندان، توانمندیهای ویژه و منحصر به فرد را با بیان علمی و کارشناسی در حوزه شهرستان کمیجان به تصویر کشیده و منعکس نماید.

قدمت 160 میلیون ساله بافت رسوبی شهرستان کمیحان

در سال 1368 سنگواره هایی(فسیل هایی) را در گروه زمین شناسی دانشگاه بوعلی سینا به کارشناسان  که ازاطراف کمیجان و روستای استهری ،آمره،چهرقان و وفس از شهرستان کمیجان یافته بودم که بر روی آن نقش صدف و حشرات وجود داشت نشان دادم ،مطالبی در خصوص بافت زمین شناسی ناحیه شمالی شهرستان کمیجان مشتمل بر عرصه شهر کمیجان و روستاهای:وفس،تکیه،آمره،چهرقان،یوسف کهریزی،قره گل،ولازجرد،فریس اباد ،استهری،ولید آباد ،فتح آباد،فضل آباد،سمقاورمینی بر روسوبی بودن و قدمت حدود 160 میلیون ساله بیان داشتند و بعد از آن گروهی از اساتید و دانشجویان  فعالیتهای  علمی و تحقیقی بر روی این منطقه   سرعت یافت .

از بزرگترها یاد بگیریم!!!

تا سال 1356استانهای:زنجان،قزوین،قم،سمنان،مرکزی و تاسال1389استان الیرز جزء استان تهران محسوب میشد(از سال 1356تا1389تعداد 6استان قدر و قوی از استان تهران منفک وهریک  به استان مستقلی تبدیل شده اند).

 بطوریکه میدانیم هریک از این استانها ید طولاو تاریخی قوی وشخصیتها و مشاهیر مطرح در زمینه های ادبی،سیاسی،اقتصادی(کشاورزی،صنعت،خدمات) دارندواکنون کلیه مفاخر و تاریخ هرکدام در محدوده جغرافیایی آن استان موجب سر بلندی و سر افرازی استان مربوطه میباشند.    منظور از بیان مقدمه فوق اینست که بعصی از روستاها و بخشها در قدیم جزء یکی از شهرستانهای استان بوده که در دهه های گذشته منفک و به بخش و یا شهرستانی تبدیل شده اند،که الان از نام و آوازه تاریخی و مشاهیر و منابع اقتصادی باید خود ان مناطق بهرمند شوند نه دیگر استان یا شهرستان،وهر شهرستان و یا استان باید به داشته های موجود خود ببالد نه سر مایه های دیگران (گیرم پدر تو بود فاضل....   و یا داشتم داشتم حساب نیست ...) ،زادگاه این شخصیتها زمانی جزء فلان بخش ویافلان منطقه بوده که الان جزء شهرستان دیگری بحساب می آید.