مروارید اندیشه کمیجان

این وبلاگ تصمیم دارد با بنیه کارشناسی و کمک مجموعه ای از کارشناسان خبره و اندیشمندان، توانمندیهای ویژه و منحصر به فرد را با بیان علمی و کارشناسی در حوزه شهرستان کمیجان به تصویر کشیده و منعکس نماید.

مروارید اندیشه کمیجان

این وبلاگ تصمیم دارد با بنیه کارشناسی و کمک مجموعه ای از کارشناسان خبره و اندیشمندان، توانمندیهای ویژه و منحصر به فرد را با بیان علمی و کارشناسی در حوزه شهرستان کمیجان به تصویر کشیده و منعکس نماید.

چه ساز بود در پرده میزد آن مطرب که رفت عمرهنوزم دماغ پر زهواست

چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست

سخن شناس نه‌ای جان من، خطا این جاست

سرم به دنیی و عقبی فرو نمی‌آید

تبارک الله از این فتنه‌ها که در سر ماست

در اندرون من خسته دل ندانم کیست

که من خموشم و او در فغان و در غوغاست

دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب

بنال، هان که از این پرده کار ما به نواست

مرا به کار جهان هرگز التفات نبود

رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست

نخفته‌ام ز خیالی که می‌پزد دل من

خمار صدشبه دارم شرابخانه کجاست

چنین که صومعه آلوده شد ز خون دلم

گرم به باده بشویید حق به دست شماست

از آن به دیرِ مغانم عزیز می‌دارند

که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست

چه ساز بود که در پرده می‌زد آن مطرب

که رفت عمر و هنوزم دِماغ پُر ز هواست

ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند

فضای سینه حافظ هنوز پر ز صداست

نکته های بزرگان

-عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد

-بدون اذن خدا برگی از درختی به زمین نمی افتد

-ریشه درختان تنومند در برابر طوفانهای سهمگین استوارتر میشود

-ملوانان شجاع در موجهای بزرگ دریا بزرگ می‌شوند

-مردان بزرگ دشمنان بزرگ دارند

-مردان بز رگ در دشواری‌های بزرگ آب دیده می‌شوند

-نشانه بلوغ عقلی افراد در کیفیت وسرعت و دقت  و استقلال واعتقاد در تصمیم گیری است

-مردان با دشمن روبرو می‌شوند و نامردان از پشت خنجر می زنند

-جامعه بزرگ و کوچکی انسانها را منعکس می‌کند

-بزرگترین عبادت احترام به والدین بویژه  مادر پیر وکهنسال است

-بدترین عقوبت عاق والدین شدن است

-دنیا  آنقدر بزرگ است که برای همه جا دارد نیاز نیست جای کس را بگیریم 


بیماری از خود بیگانگی

از خود بیگانگی نوعی بیماری است  که چیز و ماهیت دیگری در وجود انسان حلول میکند و ماهیت و شخصیت فرد را تغییر  میدهدبطور مثال وقتی پول شخصیت فرد را تغییر می‌دهد انسان پول زده میشود و او در مالکیت پول قرار میگیرد نه پول در مالکیت وی،دیگر پول مال او نیست  او مال پول است ،نمی‌تواند بگوید پول من ،باید بگوید من پول،واو از خود بیگانه شده است،هدف را گم کرده است ،کسب پول وسیله ای است برای رسیدن به هدف تکامل معنوی وانسانی ،پول هدف نیست بلکه وسیله و مرکب است برای رساندن فرد به هدف اصلی،برای رسیدن به پول  و دارایی هر عمل ناشایستی را انجام میدهد،دین ،خدا وپیامبر،انسانیت ،شرف،مردانگی،آبرو وحیثیت وهمه را زیر  پا می‌گذارد تا به پول و مال دنیا برسد،همیشه حرس میزند،بهداشت روانی ندارد،پول حیثیت اجتماعی اورا از بین میبرد.

           درس زده  ،مطالعه زده و علم زده شدن نیز یک بیماری واز خودبیگانگی و مریضی مرکب و پیچیده و صعب العلاج است ،چرا که کسب علم هدف نیست بلکه وسیله رشد معنوی و رفاهی انسان است،کسیکه علم زده میشود و مغزش را از فرمولها و محفوظات علمی انباشته میکند و همه چیزش میشود علم  ،او علم زده شده ومریض است چراکه هدف راگم کرده و  وسیله به هدف رسیدن شخصیت او را تغیر داده،وسیله برای او شده هدف،او نمی‌تواند بگوید علم من ،چون علم در اختیار او نیست بلکه او در تصرف علم است،باید یگوید من علم،او دیوانه شده است،قدرت تشخیص ندارد و میگویند او الینه شده است.

               کار زدگی و از خود بیگانه شدن برای کار و در آمد هم نوعی مریضی  صعب العلاج روحی است که افراد دچار آن میشوند و همه چیزشان میشود کار ،سمت،پست ،مقام ودر آمد حاصل از آن، خود را به آب و آتش می‌زنند تا به آن برسند،قدر ت تشخیص ندارند که :اصل وهدف زندگی است ،کار برای لذت بردن از  زندگی است ،هدف نیست بلکه وسیله است برای رسیدن به زندگی سالم و با لذت،واینگونه افراد با این فکر زمان حال زندگی را نیز به گذشته های باطل واز دست رفته زندگی اضافه میکنند،گویی کارخانه ای هستند که زمان آینده زندگی خود را به حا ل و حال رابه گذشته منفی و یا بی حاصل تبدیل کنند،عقلا گفته اند:

از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن    فردا که نیامدست فریاد مکن      حالی(زمان حال را درک کن)خوش باش و عمر بر بادمکن_ای انسان گمراه و هدف گم کرده و غافل -عمرت رفت،ناگه بانگ بر آمد که خواجه مرد!!!!!!!!!!وخیری از دنیا ندید ودر حسرت آرزوهای باطل و دور از دسترس عمرش را تباه کرد،براو نمرده به فتوای من نماز کنید،الفاتحه!!!!