خانه مان که در ضلع جنوبی کمیجان در داخل باغ واز باغ هم جوی آب عمومی میگذشت قرار داشت،در تابستان که انگور ها میرسیدند من هرروز صبح از باغ خانه انگور برای صبحانه می آوردم ،یک شب که باغ را آبیاری کرده بودیم ،طبق روال هر روز زنبیل بدست برای آوردن انگور به پشت کرت های باغ رفتم ،دیدم که کمی از آب در کرتها مانده و تعداد زیادی ماهی از قنات آمده ودر داخل کرتهادر حال جان دادن و تلاش بودند ،از قرار معلوم صیادان ماهی شب برای صید ماهی ماده ای بنام مرگ ماهی در آب قنات ریخته بودند وماهیان گیج شده و از کوره و دهانه قنات دور شده وبی اختیار به داخل کردتها آمده بودند و آب کرتها کم شده ودر آنجا گیر افتاده بود ند ،که بامشاهده این صحنه ماهیها را در زنبیل جمع کرده به خانه آوردم که خانواده از این کار متعجب شدند لذا آن روز به جای انگور با زنبیل ماهی به خانه آمدم.
در اواخر پاییز و قبل از شروع سرمای زمستان دربین تعدادی از دامداران رسم بر این بود که سه قطعه بوقلمون نر و مشگی حداقل یکساله را برای پروار کر دن و ذبح و مصرف گوشت آن در زمستان در نظر گرفته میگرفتند.
گوشت بوقلمون علاوه بر داشتن خواص فراوان دارای طبیعت گرم و نیز برای زمستان های سرد خیلی مناسب است .
روش پروار کردن خانگی وسنتی بوقلمون برای مصرف در زمستان:
سه قطعه بوقلمون چاق و مشگی ونر برای هر ماه زمستان یک قطعه در نظر گرفته میشد و هر روز با دادن دانه و خوراک مناسب به آنها ،در غروب هر روز یک عدد گردو (درسته و با پوست و خیس شده در آب)در دهان آنها قرار داده وبا کمک آنها را وادار به بلع آن گرد و مینمودیم تا حداقل بعد از یک ماه اولین بوقلمون را برای ماه اول ذبح میکر دیم و بعد از قرار دادن لاشه آن در توده برف بمدت یک شب ،اقدام به قطعه قطعه کردن لاشه و نگهداری در جای خنک(زمانیکه یخچال در روستا نبود)میکردیم تا یکروز در میان گوشت آن همراه با غذاهای دیگر(طبیعت سردو گرم)مصرف میشود بوقلمون دوم و سوم نیز به همین منوال برای ماههای دوم و سوم.
این روشی بود برای پروار بندی و گرمتر نمودن طبیعت گوشت بوقلمون در خانوادهاییکه ماکیان نیز پرورش میدادند.