داستان تله موش
موشی در خانۀ مزرعه داری تله موش دید
به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد
همه گفتند: تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد
ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید
از مرغ برایش سوپ درست کردند
گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند
گاو را برای مراسم ترحیم زن مزرعه دار کشتند
و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد
و به مشکلی که به دیگران ربطی نداشت فکر می کرد
"کلیله و دمنه"