تئوری تاثیر سکونتگاهها ازمراکز جمعیتی مجاور (مدل جاذبه ای)
یکی از مباحث مهم پیرامون مراکز جمعیتی وسکونتگاهها تاثیر پذیری آنها از مراکز مجاور وپیرامونی در تحرکات جمعیتی و مهاجر فرستی و یا مهاجر پذیری است که تحت تاثیر میدان مغناطیسی و جاذبه یکدیگر میباشند .که بطور خلاصه میتوان گفت که در شرایط توپوگرافی دشت و غیر کوهستانی تا مسافت 20-30کیلومتر مرگز جمعیتی کوچکتر حتی با توسعه زیر ساختها از قبیل جاده ها و سرمایه گذاری و حمایت دولتی قادر به نگه داشتن جمعیت و توسعه مستمر نخواهد بود(مگر اینکه ابزار حفظ ارزش دارایی مشابه هم داشته باشند).
اما این موضوع در شرایط توپوگرافی کوهستانی و یا در مسافت 50 کیلومتر بیشتر کاملا عکس میباشد و تمام اقدامات توسعه نه اینکه مهاجرت را به شهر بزرگتر تسریع نمیکند بلکه منجر به رشد و توسعه سکونتگاه کوچکتر میشود- مثلا توسعه جاده بین دو مرکز جعیتی- در مدل نخست با ببهود جاده سکونتگاه بزرگتر کوچکتر از خود را می بلعد که در مدل دومی قادر به بلعیدن مرکز جمعیتی کوچک نبوده و موجب رشد آن نیز میگردد.